نخستین درس مهم - زن نظافتچى
من دانشجوى سال دوم بودم. یک روز سر جلسه امتحان وقتى چشمم به سوال آخر افتاد، خندهام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخى کردن داشته است. سوال این بود: «نام کوچک زنى که محوطه دانشکده را نظافت میکند چیست؟»
من آن زن نظافتچى را بارها دیده بودم. زنى بلند قد، با موهاى جو گندمى و حدوداً شصت ساله بود. امّا نام کوچکش را از کجا باید میدانستم؟
من برگه امتحانى را تحویل دادم و سوال آخر را بیجواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم دانشجویى از استاد سوال کرد آیا سوال آخر هم در بارمبندى نمرات محسوب میشود؟
استاد گفت: حتماً و ادامه داد: شما در حرفه خود با آدمهاى بسیارى ملاقات خواهید کرد. همه آنها مهم هستند و شایسته توجه و ملاحظه شما میباشند، حتى اگر تنها کارى که میکنید لبخند زدن و سلام کردن به آنها باشد.
من این درس را هیچگاه فراموش نکردهام.
...........................................................................................................
مطالب بسیار زیبای را از مطالعه وبلاگ دوستان بدست آوردم و دلم خواست که برای استفاده دیگران که موجب پند آموزی خواهد شد بگذارم . اصولا من موضوعاتی که موجب افزایش معلومات و دانش و ارتقاء تجربه انسانها می گردد را بیشتر می پسندم ، تا به مطالب و موضوعاتی که سودی برای وقت گذاشتن و یا خواندن نداشته باشد . بنابراین از مطالبی که بسیار آموزنده باشد استقبال کرده و به دیگران نیز توصیه می کنم .
|